کارگاه هنر

هنروهرچه که گاهی در استان هرمزگان میگذرد

کارگاه هنر

هنروهرچه که گاهی در استان هرمزگان میگذرد

بندرعباس ؛ بیغوله ای بنام شهر


انسان  دچار حیرت میشود ،  زمانی که با این همه مسئله حل نشده مواجه می گردد.
بندرعباس دورترین شهر به پایتخت کشور میباشد،این درست. امادرعین حال بیشترین درآمد کشورا نیز داراست . حال بماند که چه مقدار از این درآمد صرف بهبود اوضاع خود شهر میگردد.
امروزه باپیشرفت ارتباطات و وسایل ارتباط جمعی این فاصله نباید چندان محسوس باشد.اما انگار اینطور نیست .   کاش تمام دغدغه هایی را که من در مورد شهرم داشتم  ،   دیگران(سازمانهاونهادهای دولتی)نیزداشتند.
برجهاوآسمان خراشهای تجاری ـ مسکونی  ، مانند قارچهای سمی باشکلها و رنگهای مختلف و ظواهری ناهمگون روز بروز بر تعدادشان افزوده می گردد. ای کاش روی این ساخت و سازها نظارتی میشد. کاش زمانی که پروانه ساخت به مالکین داده میشد، دستی بازدارنده وجود میداشت تالااقل امروزشاهد این همه تراکم،ترافیک و خیابانهای کم عرض و باریک نبودیم.
کاش آنزمان درمورد عریض کردن خیابانها و پیاده روها فکری کرده بودند ( که صد البته بدبختانه امروزبرای فکرکردن اساسی و ریشه ای دراین رابطه خیلی دیر شده).
کاش همانزمان که اجازه ساخت و سازبناهای لب بولوارها ومیدانها را میدادند، درموردعقب نشینی آنهاوحریم خیابانهاوپیاده روهاتدابیری اندیشیده بودند.امروز دیگر برای مطرح کردن این اگرهاوکاش هاخیلی دیر شده و برای حل مشکل ترافیک باید چاره ای اندیشید.
اگردقت کنیم میبینیم که خیابانهای مرکزی شهردربیشتر ساعات روز پرازدحام و مملوازوسایط نقلیه میباشند. مثلا ازمیدان اتوتاج تا میدان یادبودوازچهارراه فاطمیه تا چهارراه مرادی وچهارراه سازمان دربرخی ساعات بطرزهولناکی غلغله است.شایدبرای این معضل نتوان راه اساسی ای پیدا کرد ، امامن فکر میکنم هنوز هم راههایی وجود دارند  هر چند ممکن است خالی از  عیب نباشد ولی مطمئنا ازوضعی که الآن داریم بهتراست.
پیشنهاد میکنم شهرداری بیاید مسیرهای پرازدحام مثل آنهایی که دربالاذکرشد را کلا یکطرفه کند.طبق موردمذکور مثلا مسیرچهارراه فاطمیه تاچهارراه سازمان والی آخررابرای رفت و مسیر میدان یادبود تا میدان اتوتاج و الی آخر را برای برگشت درنظربگیرند .  البته این راهی بود که به ذهن من رسید ممکن است راههای دیگری هم باشد.


                                                       * * *       
وضعیت آسفالتهای شهر وحشتناک است. شهرداری بابت عوارض،مالیات و ... که از شهروندان میگیرد٬ آیا موظف نیست که آسفالتهای شهر را ازاین وضع بغرنج درآورد ؟

                                 
                        

 گل بود به سبزه نیز آراسته شد:
مسئله دیگری که مربوط به وضع جاده های شهری بندرعباس میباشد٬ و داد راننده ها و ماشین داران بیچاره را درآورده٬ درپوش های فاضلاب یا شاید هم مخابرات میباشد. کسی نمیداند این طرح کدام نابغه ای است که اینها را که بعضیشان ارتفاعی قریب به ۱۰ سانتیمتر دارند ٬ دقیقا در وسط اتوبانها و خیابانهاکاشته شوند!!!
هر موتور سواری در زندگی خود حداقل تجربه یکبار زمین خوردن از روی این درپوش ها راداشته است .  به عقیده من در خیابانهای بندرعباس میتوان مسابقات اتومبیل رانی از روی مانع را به نحو مطلوبی برگزار کرد.!!!    انگارکسی نبوده یادشان بیندازد که جای اینجورچیزهاوسط خیابان نیست.(شایدهم این راهی بوده برای کسب درآمد بیشتر جلوبندی سازان اتومبیل).

                                                       * * *

خیرسرشان آمده اند زحمت کشیده اند اقدام کرده اند به رنگ آمیزی دیوارهای مخروبه . حتی دیوارهای بلوکی راکه اصلا پلاستر هم نخورده ٬رنگ آمیزی کرده اندو به گمانشان که دیگر شهر خوشکل شد ...
شهرداری باید به اشخاصی که توان مالی بالایی ندارند و دیوارهای منزل٬ مغازه یا ساختمانشان لب خیابان واقع شده و در زیبایی یا عدم زیبایی شهر نقش دارند٬جهت نماکاری ساختمان البته با نظارت خود شهرداری برای یک شکل و همگون تر شدن منظره کلی شهر ٬  وامهای بدون بهره ای را در نظر بگیرد. این یک اقدام مفیدومتقابل میباشدکه منفعت آن متوجه طرفین میگردد.البته این تنهایک پیشنهاد سازنده است وهیچگاه به مرحله اجرا درنخواهد آمد.

 

                                                       * * *

میادین شهرنقش بسزایی در زیباسازی فضای شهر دارند، وهمینطور تندیسهایی که در میدانها نصب میگردند. برخی از این تندیسها از نظر فنی و به لحاظ زیبایی شناسی نه تنها هیچ ویژگی ای ندارند ،بلکه به زیبایی شهر لطمه نیز وارد می آورند.

                                                                          

                                                       * * *

پروردگاربی همتا نعماتش را در سراسر جهان بطور مساوی پراکنده است. واز نادانی ماست که جز این بپنداریم. هوای گرم٬ شرجی و آفتاب سوزان بندرعباس مثال زدنی است و شکی در آن نیست . 
     اما :   خداگرزحکمت ببندد دری                                       به رحمت گشاید در دیگری
درهمین اقلیم طاقت فرساودر همین منطقه جغرافیایی سخت٬ گونه های گیاهی ای می رویند
 که در مقابل حرارت ٬ گرمای هوا و کم آبی منطقه مقاومت بسیار بالایی دارند . درختانی  چون
کَرَت و کَهُور ازاین زمره اند. اگردرطبیعت و رموز آن دقیق شویم٬ به ظرایفی پی خواهیم برد که
بسیاز جالب توجه اند . خنکایی که از سایه هر درختی پدید می آید به نوعی با دیگری متفاوت است. در ظهرهای گرم تابستان هرمزگان اگر زیر درخت کهور کهنسالی بایستید٬ دیگر حرارت و
گرمای هوا چندان آزارتان نمیدهد. نمیدانم دلیلش چیست اماتجربه بخوبی برایم ثابت کرده که این چنین است .  درخت کهور٬ درخت بسیار بزرگی است که برگهای ریز و نیز خارهای کوچکی دارد.  از دور مانند  بید مجنون شاخه هایش به سمت پایین آویزانند .  این درخت زیبا نسبت به سایر گونه هابرای تنومند شدن نیاز به گذشت سالهای بیشتری دارد. دیدن یک کهور کهنسال همیشه حسی از بزرگی وفروتنی برایم به ارمغان می آورد.  گونه دیگری که در بالا از آن اسم برده شد٬ درخت کرت میباشد٬ کرت درختی است که از بعضی جهات با کهور شباهت دارد.
این درخت نیز مانند گونه قبلی دارای برگهای ریز اما با رنگی پررنگتر میباشد   همچنین خارهای کوچکی نیز روی همه ساقه ها و شاخه های باریکش دیده میشود.
کَرَت ٬  حالت چتری شکل  فوق العاده ای دارد و اگر کمی هم هرس شود ٬ زیبایی آن دو چندان میگردد. ونیز مانند کهور سایه بسیار خنکی ایجاد میکند. البته انواع دیگری از درختان بدون  خار هم میباشندکه آنها نیز زیبایی خاصی دارند٬ مانند: گلبریشم٬ شیریشک٬ جَم٬ گارُم زنگی و یا
حتی اوکالیپتوس که درخت بومی این منطقه نیست اما دراینجا رشدخوب وبسیار سریعی دارد.

میتوان بخوبی از این امکانات خدادادی برای زیباتر شدن شهر درطرفین بولوارها وخیابانها و حتی
پارکها و بوستانها استفاده کرد. واین٬ کارکیست؟ آیا کسی جز شهردار وشهرداری باید به اینگونه مسائل بیاندیشد؟
بتازگی و در چند سال اخیر یادشان آمده و درگوشه های از شهر به ساختن بوستانها و  فضاهای تفریحی اقدام کرده اند والبته این عمل قابل تحسین است  اما همیشه نه تنها یک جای کار بلکه چند جای آن  می لنگد . قبل از هر چیز باید بفهمند که جای یک بوستان در کجای شهر و در چه موقعیتی باید باشد. مثلا آمده اند وسط اتوبان امام حسین ٬ فضای تفریحی ایجاد کرده اند و دیگر
کاری به این مسئله ندارند که خانواده ها٬ کودکان و افراد سالخورده چگونه بایدباپای پیاده ازوسط اوتوبانی که اوتومبیلهایش باسرعت بالاتر از ۱۰۰ کیلومتر درحرکتند٬ عبور کنند.

مسئله  دیگر درمورد عدم استفاده از درختهای طبیعی در بوستانهاست. بازهم بتازگی و درچند سال اخیر  مُد شده  به تقلیداز امارات از درختان پلاستیکی و فلزی در پارکها استفاده میشود( پارک دولت ٬ بوستان کیش و سایر پارکهای جدید الاحداث ).   این اشیاء بی قواره پلاستیکی و فلزی پس ازکمی شرجی و آفتاب خوردن ٬ بی قواره تر و زشت تراز سابق هم میگردند.

من اگر سمتی در نهاد های مربوطه داشتم ٬  حتما از همین الان  دستور می دادم ٬ نه ٬  لااقل
پیشنهاد می دادم که در همه پارکها و در طرفین خیابانهای شهر ٬ شروع کنند به درختکاری ٬ تا
شاید در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده شهری سبز و شاداب داشته باشیم. و البته به پیشنهاد خود این را هم اضافه میکردم که هردرختی درکنار خود یک شماره و کُد شناسایی داشته باشد٬ تا آنها نیز دارای ارزش و شخصیت گردندو جزئی ازما شوند و نیز مورد احترام و مُدارا قرار گیرند.

                                                        * * *

ازدیگرنکات بسیار مهمی که قابل ذکر است٬ نبودِ حتی یک آبسردکن درسطح این شهر میباشد.
اجرای این امر دست آقای شهردار  را میبوسد  زیرا تشنگی درظهرهای تابستان داغ بندرعباس ٬
عذاب آور و کشنده است٬ و ایجاد آبسردکنهایی در برخی از گوشه های شهر اهمیت فوق العاده ای دارد و نبود آن مایه خجالت و سرافکندگی است. 

                                                        * * *

ورزش  موجب رشد  و تکامل جسمی و فکری  فرزندان و  نوجوانان ماست .  اما کمبود فضاهای ورزشی در محلات بندرعباس  همیشه به شدت احساس می شده  و می شود .  اگرفضاهای ورزشی درسطح شهرودر محله ها ایجاد گردد مطمئنا شهروندان سالم و درنتیجه جامعه و کشور سالمی خواهیم داشت .

                                                                           * * *

ساحل وسیع خلیج فارس میتوانست  یکی از زیباییهای نادر و چشم نواز این شهر باشد . اما متاسفانه عدم استفاده  صحیح از این نعمت بزرگ و زباله دانی شدن بیشتر  نواحی ساحلی بندرعباس  ، این شانس بزرگ را از ما گرفته است. تا جایی که متاسفانه  بوضوح میبینیم که فاضلاب برخی  از محلات و یا  بعضی از هتلها هنوز هم با وقاحت  کامل  بسوی    بستر پاک ومعصوم دریا سرازیرمیشود.

                                         

                                                        * * *    

ازسالهای خیلی پیش تر به این شهر به عنوان تبعیدگاه می نگریسته اند و متاسفانه امروزه نیز هنوز چنین است . گشت وگذار و پرسه زنی افراد معتاد ، متواری ، تبعیدی و کلاً اشخاص بی کس و کار  و کاملاً  تنها به نحو چشمگیری در خیابانهای اصلی  ،  چهارراهها  و   میادین مرکزی  این شهر مشاهده میشود.

متاسفانه خریدوفروش آزادنه و بی دغدغه تریاک، هروئین و سایر انواع  موادمخدر( اکس تاسی ، حشیش ، شیشه و ...) می رود تا معضل اعتیاد را در نواحی مختلف شهر بندرعباس و یا حتی سایر شهرهای ایران بصورت اپیدمی درآورد. عمق فاجعه تا حدی است که به نقل قول از یکی از شبکه های ماهواره ای  ،     قیمت  هروئین در ایران نسبت به سایر  کشورها و   حتی کشورهای تولید کننده، مقرون به صرفه تر است.


  

بطوری که امروز حتی شاهد دختران، زنان و پیرزنهای معتاد خیابان خواب نیز هستیم . بله قضایا خیلی جدی تر از حرف و کلام است . وضعیت نابسامان افراد معتاد و ولگرد نگران کننده شده است. ما هر روز
برسرخیابانها و چهارراهای شهرمان بطور مستقیم یا غیر مستقیم شاهد تکدی گری و گدایی توسط نوامیس خود هستیم. 

بله متاسفانه این زنان و مردان خیابانگرد و معتاد  ،  دختران و پسران ایران هستند . آن مرد معتادی  که یکی از پاهایش از شدت عفونت مانند هندوانه ورم کرده است ، و
 گوشه خیابان رها گشته  ،  و تنها کس و کارش   همان کرمها و مگسهایی هستند که از  زخمها و  عفونتهای پایش تغذیه می کنند ،   او نیز  یکی از پسران ایران است . این افراد آسیب دیده و آسیب رسان جامعه بر سر هر کوی و برزنی  (چهار راه  بیمارستان شهیدمحمدی بندرعباس ، میدان اتوتاج  ،  پارک دانشجو ، لب ساحل و حوالی اسکله شهید حقانی ،  کوچه پس کوچه های محله  شهناز  و کمربندی و ... ) تردد دارند و موجب شیوع انواع بیماریها (ایدز ، هپاتیت و ...) میگردند.

 



غیربومی بودن اکثر معتادان خیابان خواب شهربندرعباس پرده از ماجرایی دیگر برمیدارد و نشانگر اینست
که  این شهر هنوز هم میتواند به عنوان تبعیدگاه  جایگاه خود را حفظ کند ،  و  این  برای من و مردم من نه تنها جالب نیست بلکه دردناک است .

 

نظرات 28 + ارسال نظر
فرید یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:23 ق.ظ http://pashew.mihanblog.com

سلام تبریک میگم عالی بود
موفق باشید به ما هم سر بزنید خوشحال میشم

بپ گپو یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:38 ب.ظ http://bapgapuo.blogfa.com

بپ گپو یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:43 ب.ظ http://bapgapuo.blogfa.com

سلام
ُفقط‌ میتونم بگم بی برنامگی بین ارگانهای دولتی .
به‌ امید‌ روزهای بدون مشکل برای شهرمون .!!!!!!
یا علی

بندر خوبم ـ مهدی یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:55 ب.ظ http://www.banderekhoobom.blogfa.com

سلام آقا امیر گل گلاب .
بله مطلبت امخوند ولی نادونم چه بگم و به که بگم ... کاملا با حرفوت موافقم ولی آیا گوشی برای شنیدن ای حرفو هستن ..
تنها چیزی که اتونم بگم این که :
ای دل تنگم گله فایده اینینن *** گله مکن رسم روزگار ...
( راجع به بند آخر مطالبت هم باید بگم که ۱۰۰٪ موافقم چون مه تا حالا سر هیچ چهارراهی معتاد بندری نم دی دن ... بله ) .
هـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی چه بگم والله .
پیر بشی = خدافظ .

سیاورشن دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:26 ق.ظ

یکی رو انتخاب کن به مطلبت لینک بدم یا نقلش کنم

صبرا دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 10:49 ق.ظ http://sabra.blogsky.com

فوق العاده به جا بود . اگر جای من بودید . و محل سکونتتون پشت همین بیمارستان شهید محمدی بود و ناچار بودید هر روز از مقابل جماعت فوق الذکر عبور و مرور کنید . آیا روحیه براتون باقی می موند ؟ من کاملاْ باهاتون موافقم . و ترجیح می دم سیاورشن این مطلب رو در بلاگش نقل کنه .

مریم دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:42 ب.ظ

سلام
دردناک بود و عمیق
واقعا کشور ما باید به داشتن جوانانی این چنین دلسوز افتخار کنه ولی خوب این درد همه شهرهای این مرز وبومه حتی تهران
هم از این قاعده مستثنی نیست امیدوارم روزی همه ارزوها تحقق پیدا کنه البته من عقیده دارم
خدا گر ز حکمت ببندد دری زند بر درش قفل محکمتری
البته این بخاطر اهمال همه ما مخصوصا مسئولین در برابر وطایف وجدانی و دینی اشونه
با آرزوی بهترین ها برای تو
مریم

مریم دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:29 ب.ظ http://tardeed.blogspot.com

چقدر وحشتناک بود. راستش فکر نمی‌کردم بندر این شکلی باشه. خب البته شما هم فقط زشتی‌ها رو نوشتی.
خیلی قشنگ وصف کردی و استفاده ات از عکس ها کاملا به جا بود. کار فوق العاده ای رو شروع کردی. ادامه بده. شاید کامل به نتیجه نرسه و لی مطمئنا بی نتیجه هم نخواهد بود.

مریم دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:31 ب.ظ http://tardeed.blogspot.com

این مشکلات مختص بندر نیست. توی همه جای ایران وضع تقریبا همین طوره. متاسفانه کسانی که باید خودشون رو مسوول بدونن برای خودشون هیچ وظیفه ای قائل نیستن. ولی شاید بشه وادارشون کرد چشماشون رو یه کم بیشتر باز کنن.

مثلث سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:35 ق.ظ http://www.mosalas.blogsky.com

سلام
مطلب بسیار زیبا بود
با دیدی متفاوت از بقیه به شهر نگاه کردید
موفق و پیروز باشی به امید فردایی بهتر

محسن سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:54 ق.ظ http://geno.bloksky

سلام چاره چن با ای نمایندهون و مسولین

ابراهیم سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 11:57 ق.ظ http://741114131.persianblog.com

دوست عزیز کار قشنگ و درخور توجهی کرده ای... معلوم می شود نسبت به شهرت تعهد داری. اگر این درد همچنان در وجودت باقی ماند با من تماس بگیر چون حرفهای بدرد بخوری برایت دارم

امید سه‌شنبه 10 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:21 ب.ظ http://bandariha.blogsky.com

تیتر مقاله زیاد جالب نیست انصاف چیز خوبیه.اما خیلی خوب مشکلات شهر را به تصویر کشیدی موفق باشی.

کامیرا چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 12:14 ب.ظ http://www.bandarabbascity.com

مقاله جامعی بود و خیلی کامل به همه جزئیات پرداخته بودی. در مورد بسط دادن خیابان ها باهات موافقم، اما در مورد آسمان خراش ها و برج ها تجاری نه! بالاخره بندرعباس هم یک شهره و هر شهری به مراکز تجاری و تفریحی بزرگ نیاز داره. یادته قبلا می گفتند بندرعباس یه دهات بزرگه؟ حالا بذار بگند بندرعباس یه شهر کوچیکه! و این رشد سریع پیدایش برجهای تجاری روندی که همه جای دنیا هست (مخصوصا) ایران و جز یکی از فاکتورهای پیشرفت محسوب میشه. اما قبول دارم که همون پیشرفت هم باید معقول و حساب شده باشه که اینجا متاسفانه همونطور که اشاره کردی کمتر اثری از کار عقلانی دیده میشه!
وضعیت ترافیک هم قسمت مهمش بر می گرده به همون وضع خیابونها و باز همون بحث قدیمی پیش میاد که مردم بندرعباس اگه این همه پول دارند که هدیه بدند به اصفهانیها تا یه پارک بسازند پس چرا هنوز خودشون در بین گند و کثافت و فاضلاب زندگی می کنند؟ شهرداری باید پاسخگو باشه. این همه در آمد کجا می ره؟
معتادهای در سطح شهر هم که دیگه شده اند قوز بالا قوز. واقعا چهره شهر رو بیشتز از همه همین معتاد ها و جنازه های نیمه جان زشت کردند. من خودم یه بار روبروی داروخانه شهید محمدی یه جسد دیدم که روش پر از مگس بود ...
وضعیت فاضلاب هم که دیگه گندش در اومده! یه آقای مهندسی بود که می گفت: تمام محاسبات شهرداری در کاشت و اتصال لوله های فاضلاب زیر زمین اشتباه هست و با اولین بارون آب از سرپوشهای خیابون بالا می زنه. خلاصه دقیا یادم نیست چی گفت اما یه چیزی بود تو همین مایه ها! حالا حرفش چقدر درست از آب در میاد خدا می دونه باید منتظر اولین بارون بود!
...........................
یه دیدگاه هست که میگه بله نوشتن از همچین زشتی هایی خوب نیست. چون ممکنه اونهایی که بندر نیومدند دیدشون نسبت به اینجا عوض بشه و ... اما من می گم الان وقت نوشتنه. باید از همه چیز نوشت. منتظر پست بعدی هستم.

علی چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 02:15 ب.ظ http://bandarabbas.blogfa.com

یه سری هم به ما بزن همشهری بای

آرایه چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:28 ب.ظ http://dostanam.blogfa.com

مرسی

اکسیر چهارشنبه 11 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 09:59 ب.ظ http://eksir.blogfa/com

مقصر کیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عبدالحسین پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:04 ب.ظ http://mahdisma.blogsky.com

خیلی جونن.منظور کار تو هسته نه کار عده ای که اول کار اکنن و بعدن فکر اکنن(وشاید هم هیچ وقت فکر نکنن)

بندر خوبم پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:27 ب.ظ http://www.banderekhoobom.blogfa.com

سلام . عیدت مبارک .

یداله شهرجو پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:55 ب.ظ http://samtedarya.blogsky.com

تا چند توان به آسمان گفت / این درد که ریشه اش زمینی است

آقا معلم پنج‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 06:06 ب.ظ http://www.mualem.blogfa.com

سلام...........
آفرین بر تو

زهرا دوشنبه 12 دی‌ماه سال 1384 ساعت 09:37 ب.ظ http://zahra999.persianblog.com

می دونی گاهی فکر می کنم این همه تفاوت های خدمات شهری بین مرکز استان هرمزگان با مراکز سایر استان ها از کجا میاد؟! ولی جدیدا متوجه شدم مردمی که خودشون دلشون برای خودشون نمی سوزه نباید از دیگران انتظار دلسوزی داشته باشن! شد یک بار درست و حسابی بر اساس یک حرکت هوشمندانه و حساب شده این مردم پا جفت کنن واسه گرفتن مطالباتشون؟! خوب این وسط من مسئول وقتی میبینم هر غلطی می کنم کسی حتی نمیگه بالا چشت ابروئه سوء استفاده میکنم! این که دیگه چیز بعیدی نیست!

بدبختها چهارشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1387 ساعت 07:47 ق.ظ

تا اخر بخونش خواهش می کنم!! سلام راستش از نوشته تون مشخصه که از کس نمی ترسی اینه که نوشته بودی خوب بود ولی چیز مهمتری وجود دارد واونم روستای جمال احمد هستش که مردمش دارن شیمیایی میشن وکسی به فکرشون نیست ازشما خواهش میکنم پیگیری کنید ویک خبر خوب تو سایت خودتون دربارش بنویسید اگه میشه برین وخودتون ببینین که من چه میگم که چطور مردم در محاصره شرکت های صنعتی گیر افتادن هتمن برید هتمن هتمن هتمن هتمن خواهش وی کنم دارن نابود میشن وخدشون خبر ندارن.

امیر پنج‌شنبه 30 آبان‌ماه سال 1387 ساعت 11:31 ق.ظ

دردناک و جانسوز.... بیگناهی و مظلومیت.
جه میشه کرد؟
هیچی معتاده...میخواست نشه...مقصر خودشه...
از این حرفا
حرف از کمک هم که میشه همه دارن همه کاری میکنن ولی نمیدونم چرا هیچکس هییییییچ کاری نمیکنه.
و... .

ضد شعار سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:57 ق.ظ

حالت خوبه؟
غیر از نق زد کاری دیگه هم بلدی تو؟
اسمون و ریسمونو بهم بافتی که بگی خیلی دلسوزی؟
خوب برو یه تخصص یاد بگیر استین بزن بالا کاری بکن
یه گوشه نشستن مثه دایه مشک پاره هی نق میزنی که چی بشه؟

ضد شعار سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:04 ق.ظ

افرین حق بازهراس
اصفهانیا حقشونو از حلق اخوندا میکشن بیرون اما اینجا اقا داره تو اینتر نت دنبال ناجی میگرده تازه این فعالترینشونه
این مثلو هر کی گفته خوب گفته : (جامعه ی گوسفندی لایق حکومت گرگهاست)
حالا هی بشین پای این مانیتور نق بزن و بنال ...
نق و نوق اسانترین راه مبارزه با مشکلاته...
اینجا اول باید چارتا تحصیلکرده بومی داشته باشه تا از بیرون نیان براش تکلیف تعیین کنن... یعنی اینارو نمیدونی که نشستی این گوشه ننه من غریبم دراوردی؟

ضد شعار سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:06 ق.ظ

جالبه امیر نق میزنه همشهریاش آه میکشن و تایید میکنن
خیلی خنده داره خیلییییی

علی چهارشنبه 28 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 08:59 ق.ظ

ضد شعار درست گفته
تو این زمونه باید مثل اصفهانیا باشیم . باید حقمونو خودمون بگیریم . باید گرگ باشیم باید بخوریم تا خورده نشیم . گذشته اون زمان رحم و مروت .
درسته دیر شده ولی جلو ضرر رو هرجا بگیریم منفعته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد